سه مهارت غیرقابل مذاکره برای رهبران در سال ۲۰۲۵

با آغاز سال جدید، چه مهارت‌هایی برای رهبران ضروری است تا بتوانند در یکی از پیچیده‌ترین دوره‌های تاریخ کار انسانی به‌خوبی عمل کنند؟ تحقیقات چه راهکارهایی برای توسعه این مهارت‌های رهبری ارائه می‌دهند؟

در روزهای اولیه انقلاب صنعتی، کارگاه‌ها و کارخانه‌ها به‌طور ناگهانی دچار آتش‌سوزی می‌شدند. بسیاری از عملیات صنعتی، حجم زیادی از خاک‌اره و ضایعات تولید می‌کردند که تنها یک جرقه کوچک کافی بود تا همه‌چیز را به آتش بکشد.

اما چرا این موضوع در دنیای امروز اهمیت دارد؟ می‌توان گفت که ما اکنون در نسخه‌ای دیجیتالی از همان شرایط زندگی می‌کنیم. محیط کار امروزی پیچیده، ناپایدار و غیرقابل پیش‌بینی است. اگرچه به‌طور فیزیکی شعله‌ور نیست، اما در بسیاری از مواقع همین حس را به افراد القا می‌کند.

مهارت‌های رهبری که باید در سال ۲۰۲۵ در اولویت قرار دهید

اگر شما یک رهبر هستید که روی توده‌های نامرئی خاک‌اره دیجیتالی قدم برمی‌دارید و منتظر یک جرقه برای شعله‌ور شدن اوضاع هستید، به مجموعه‌ای از مهارت‌های خاص نیاز دارید. لیست‌های زیادی از مهارت‌های رهبری عالی وجود دارد و اگر زمان بی‌نهایتی در اختیار داشتیم، بررسی همه آن‌ها مفید می‌بود. اما در آستانه سال ۲۰۲۵، کدام مهارت‌ها برای هدایت شرایط پیچیده کنونی در دنیای کار ضروری هستند؟ و تحقیقات چه توصیه‌هایی برای توسعه این مهارت‌ها ارائه می‌دهند؟

بیایید سه مهارت غیرقابل مذاکره در رهبری را بررسی کنیم و ببینیم چگونه می‌توان آن‌ها را تقویت کرد.

۱. اصل اساسی: عدالت

در حال حاضر، بسیاری از کارکنان ناراضی هستند. مشارکت شغلی در حال کاهش است، اختلافات سیاسی به شدت افراد را از هم دور کرده، و ۷۰٪ از کارکنان از میزان حقوق خود ناراضی هستند—یک رکورد نگران‌کننده از نارضایتی.

شاید نتوانید همه‌ی این نارضایتی‌ها را به شادی و رضایت تبدیل کنید، اما یک سلاح مخفی برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع دارید: عدالت. البته، وقتی از عدالت صحبت می‌کنیم، منظورمان فقط رعایت قوانین و الزامات قانونی کارفرمایان نیست؛ این مسئله بدیهی است.

آنچه اهمیت دارد عدالت در روابط بین فردی است. زمانی که اطلاعاتی به دست شما می‌رسد، آیا آن را بر اساس محتوایش ارزیابی می‌کنید یا صرفاً براساس اینکه از چه کسی آمده است؟ آیا در جلسات کاری به همه فرصت صحبت می‌دهید یا برخی را نادیده می‌گیرید؟ آیا تا به حال متهم به تبعیض بین کارکنان شده‌اید و اگر چنین است، آیا این انتقاد واقعیت دارد؟

البته رعایت این نوع عدالت همیشه آسان نیست. یکی از رایج‌ترین چالش‌ها این است: “من نباید با کارکنان قوی و ضعیف یکسان رفتار کنم.” و این استدلال درستی است! هیچ‌کس نمی‌گوید که باید از عملکرد ضعیف حمایت کنید. اما ارزش آن را دارد که نگاهی دقیق به رفتارهای روزمره خود داشته باشید و بررسی کنید که آیا برخی افراد احساس می‌کنند مورد بی‌عدالتی قرار گرفته‌اند یا نه.

عدالت: جادوی نامرئی رهبری

تحقیقات نشان می‌دهند که عدالت در محیط کار مانند گرد جادویی عمل می‌کند. مطالعات انجام‌شده روی گروه‌هایی به ظاهر متفاوت—از افسران پلیس گرفته تا اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها—نشان می‌دهد که رفتار عادلانه رهبران می‌تواند از فرسودگی شغلی کارکنان جلوگیری کند. در مقابل، احساس بی‌عدالتی، افراد را سریع‌تر به سمت فرسودگی سوق می‌دهد.

اگر لحظه‌ای به این موضوع فکر کنید، منطقی به نظر می‌رسد: اگر احساس کنید که قرار نیست با شما به‌طور منصفانه رفتار شود، چرا اصلاً تلاش کنید؟ حتی فکر کردن به این موضوع هم خسته‌کننده است.

سه بعد عدالت در رهبری

رشد مهارت عدالت در رهبری دشوار است، زیرا این مفهوم عمیقاً در روان افراد ریشه دارد. اما نقطه‌ی شروع مناسبی برای این مسیر وجود دارد: درک سه بعد عدالت در رهبری که توسط پژوهشگران تعریف شده‌اند:

  1. عدالت در روابط بین‌فردی (Relationship Justice): رفتار عادلانه با دیگران، شامل رعایت حرفه‌ای‌گری، احترام، اخلاق و کرامت انسانی در تعاملات روزمره.
  2. عدالت در وظایف (Task Justice): انجام کارها به‌صورت منصفانه، که شامل وفای به عهد، اتخاذ تصمیمات عادلانه، و برقراری شفافیت در ارتباطات درباره‌ی تصمیمات اتخاذ شده است.
  3. عدالت در توزیع (Distributive Justice): اطمینان از اینکه نتایج و پاداش‌ها متناسب با میزان تلاش افراد است. آیا واقعاً عملکرد تیم خود را به درستی ارزیابی می‌کنید و به افراد بر اساس تلاششان پاداش می‌دهید؟

چگونه عدالت را در رهبری تقویت کنیم؟

بسته به اینکه در کدام بُعد احساس ضعف می‌کنید، راهکارهای مختلفی برای بهبود این مهارت وجود دارد:

برای تقویت عدالت در روابط بین‌فردی: بازخورد گرفتن از تیم، کلیدی است. از اعضای تیم بپرسید که آیا احساس می‌کنند در تعامل با شما، با عدالت رفتار می‌شود یا خیر.

برای بهبود عدالت در وظایف: استفاده از چارچوب‌های رسمی تصمیم‌گیری یا حتی قوانین ساده، می‌تواند مغز شما را وادار کند تا تصمیمات عادلانه‌تری بگیرد. ساختارمند بودن در تصمیم‌گیری، احتمال بی‌عدالتی را کاهش می‌دهد.

برای تقویت عدالت در توزیع: به جزئیات کوچک توجه کنید. آیا در ایمیل‌های خود به اندازه‌ی کافی از افراد قدردانی می‌کنید؟ آیا بعد از عملکرد خوب یک فرد، فرصت‌های برابر را برای او فراهم می‌کنید؟

در عدالت، جزئیات مهم هستند

در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که در عدالت، جزئیات کوچک همان چیزهای بزرگی هستند که تفاوت ایجاد می‌کنند. احترام، شفافیت و قدردانی شاید ساده به نظر برسند، اما همین رفتارهای کوچک می‌توانند پایه‌های یک فرهنگ عادلانه و پایدار را در سازمان شما شکل دهند.

۲. شتاب‌دهنده رشد: کنجکاوی

اجازه دهید یک سؤال شخصی بپرسم: آیا در گوشه‌ی پایین سمت راست جدول ارزیابی استعدادها گرفتار شده‌اید؟ یعنی فردی که عملکرد قابل قبولی دارد، اما به‌عنوان کسی که ظرفیت رشد بیشتر ندارد شناخته می‌شود؟

سال ۲۰۲۵ سال شماست، و کنجکاوی، کلید ورود شما به مسیر رشد حرفه‌ای است.

چرا کنجکاوی مهم است؟

کنجکاوی را مانند یک میانبر برای هک کردن مسیرهای پیش‌بینی‌شده‌ی سازمان و ترسیم مسیری بهتر برای رشد شغلی خود در نظر بگیرید. واقعیت این است که منتظر ماندن برای فرصت‌های توسعه‌ی شغلی، می‌تواند طاقت‌فرسا باشد. بسیاری از رهبران مستعد و پرتلاش، در این مرحله متوقف می‌شوند و می‌گویند:

“من یک برنامه توسعه‌ی حرفه‌ای عالی را گذرانده‌ام، کلی چیز جدید یاد گرفته‌ام، اما حالا هنوز همان کار قبلی را انجام می‌دهم و هیچ فرصتی برای به‌کارگیری این دانش جدید ندارم.”

کنجکاوی، این وابستگی به تغییرات کند سازمانی را از بین می‌برد. وقتی فعالانه به دنبال یادگیری باشید—چه در داخل و چه خارج از سازمان—شروع به ایجاد گفتگوهای متفاوتی خواهید کرد که می‌توانند زمینه‌ساز فرصت‌های جدید باشند. پرسیدن سؤالات جدید، نگاه شما و کارتان را در موقعیت‌های متفاوتی قرار می‌دهد—اما برای تغییر سؤالاتتان، باید کنجکاو باشید.

آیا کنجکاوی یک مهارت است که می‌توان آن را تقویت کرد؟

شاید بپرسید: اگر ذاتاً فردی کنجکاو نبوده‌ام، آیا هنوز هم می‌توانم این ویژگی را در خود ایجاد کنم؟
تحقیقات روان‌شناسی درباره‌ی ماهیت کنجکاوی، نکات جالبی برای یادگیری این مهارت ارائه می‌دهند.

یک مطالعه‌ی مشهور نشان می‌دهد که کنجکاوی در واقع تلاشی از سوی مغز برای پر کردن “شکاف‌های اطلاعاتی” است. زمانی که درباره‌ی یک موضوع اطلاعاتی کافی دارید، اما هنوز همه‌ی جزئیات را نمی‌دانید، مغز شما تمایل دارد که این خلأ را پر کند.

تصور کنید که به یک سوراخ خرگوش نگاه می‌کنید؛ اگر فقط بخشی از آن را ببینید، وسوسه خواهید شد که به داخل آن نگاهی بیندازید و بفهمید چه چیزی در انتهای آن وجود دارد.

چطور کنجکاوی را در خود تقویت کنیم؟

اما در محیط‌های کاری سنتی، ما اغلب دانش خود را بیش از حد بزرگ جلوه می‌دهیم و شکاف‌های دانشی خود را پنهان می‌کنیم. به همین دلیل، بسیاری از افراد شعار “تا زمانی که موفق شوی، تظاهر کن” را دنبال می‌کنند، که دقیقاً برخلاف رویکرد کنجکاوی است.

برای رشد این مهارت، به خودتان اجازه دهید که کامل نبودن را بپذیرید. به جای تظاهر به دانستن همه‌چیز، گاهی یک قدم به عقب بردارید و از خود بپرسید:

“در چه زمینه‌ای اطلاعات دارم، اما هنوز کنجکاو هستم که بیشتر بدانم؟”

برای توسعه‌ی کنجکاوی، لازم نیست این یادگیری در محیط کارتان اتفاق بیفتد. مسیر یادگیری شما می‌تواند خارج از سازمان باشد. شکاف‌های اطلاعاتی خود را شناسایی کنید و سعی کنید آن‌ها را پر کنید.

به عبارتی، به جای اینکه فقط دانسته‌های خود را به نمایش بگذارید، یاد بگیرید که هم “جالب باشید و هم علاقه‌مند”. وقتی کنجکاوی را به عادت تبدیل کنید، مغزتان به طور طبیعی از شما خواهد خواست که بیشتر بدانید و این روند به رشد حرفه‌ای شما سرعت خواهد بخشید.

۳. نجات‌بخش رهبری: حس شوخ‌طبعی

فرض کنیم که شما دو مهارت اول را به‌خوبی در خود تقویت کرده‌اید:
🔹 با انصاف و عدالت با تیم و ذینفعان خود رفتار می‌کنید.
🔹 کنجکاوی خود را تقویت کرده‌اید و مسیر رشد شغلی‌تان را به روش‌های هیجان‌انگیز و غیرمنتظره‌ای پیش می‌برید.

اما همچنان در میانه‌ی دهه‌ی ۲۰۲۰ هستیم، و محیط‌های کاری می‌توانند به طرز غیرقابل پیش‌بینی‌ای چالش‌برانگیز باشند. در چنین شرایطی، مهارت سوم که غیرقابل مذاکره است، نقش حیاتی پیدا می‌کند:

حس شوخ‌طبعی

البته، لازم است توضیح دهم—و بله، بخش منابع انسانی هم از من خواسته که این را شفاف کنم—که من نمی‌گویم رهبران باید بامزه باشند!

اگر شخصیت‌هایی مثل مایکل اسکات از سریال The Office (نسخه آمریکایی) یا دیوید برنت از The Office (نسخه بریتانیایی) را بشناسید، می‌دانید که تلاش برای تبدیل شدن به یک کمدین در محیط کار چقدر می‌تواند ناامیدکننده و ناخوشایند باشد. شوخی، ابزاری است که باید با دقت و حساسیت بالا استفاده شود، زیرا واکنش‌ها به آن در موقعیت‌ها و میان گروه‌های مختلف، متفاوت است.

شوخ‌طبعی درست در رهبری، به چه معناست؟

نسخه‌ی درست از داشتن حس شوخ‌طبعی آن است که یاد بگیریم همیشه خود و موقعیت‌ها را بیش از حد جدی نگیریم.

مگر اینکه در حال مدیریت یک اتاق اورژانس یا مذاکره برای آزادی گروگان‌ها باشید، در غیر این صورت، این توصیه برای شما مفید خواهد بود!

گاهی اوقات، بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که به خودتان و دیگران اجازه دهید که شرایط را کمی مضحک ببینند. در بسیاری از مواقع، فشارهای کاری، افراد را درگیر یک وضعیت جنگ یا گریز می‌کند، اما وقتی کمی از این فضای جدیِ بیش از حد فاصله بگیرید، مسائل بسیار ساده‌تر حل می‌شوند.

چرا شوخ‌طبعی برای رهبری در ۲۰۲۵ ضروری است؟

باعث کاهش استرس و فشار روانی می‌شود.
قدرت حل مسئله را افزایش می‌دهد.
باعث افزایش ارتباطات مؤثر و تعاملات انسانی بهتر در تیم‌ها می‌شود.

به هر حال، ما دیگر در آن کارخانه‌های پر از خاک‌اره‌ی قرن نوزدهم کار نمی‌کنیم. انتخاب شوخ‌طبعی به‌جای تراژدی، نه‌تنها حال شما را بهتر می‌کند، بلکه باعث می‌شود تیم شما نیز در مسیر موفقیت باقی بماند.

🔹 در سال ۲۰۲۵، رهبرانی موفق خواهند بود که بدانند چه زمانی باید شرایط را جدی بگیرند—و چه زمانی باید لبخندی بر لب داشته باشند!