سید غلامرضا کاظمیدینان، چهرهای شناختهشده در سپهر ارتباطات ایران، در یک گفتوگوی عمیق، با نگاهی راهبردی به جایگاه روابط عمومی در کشور، از ضرورت عبور این حرفه از وضعیت فعلی سخن گفت. او سه عامل «آموزش»، «فناوری» و «اعتمادسازی» را بهعنوان اضلاع مثلث نجاتبخش روابط عمومی برشمرد؛ مثلثی که میتواند آینده این حوزه را از وضعیت انفعالی به سوی اثرگذاری سوق دهد.
کاظمیدینان با اشاره به اهمیت تربیت نیروهای آگاه و متخصص، تأکید کرد: «اگر مراکز آموزشی ما نتوانند دانشجویانی را تربیت کنند که هم علم ارتباطات را بدانند و هم تجربه عملی داشته باشند، انتظار کارآمدی از روابط عمومی بیهوده است.» او نقش دانشگاهها را کلیدی دانست و خواهان بازنگری جدی در محتوای درسی و انتخاب استادانی شد که علاوه بر دانش نظری، با زیروبمهای این حوزه نیز آشنا باشند.
وی ادامه داد: «ما به دانشگاههایی نیاز داریم که بهروز باشند، استادانی که مخاطبمحور آموزش دهند و دانشجویانی تربیت کنند که بعد از فارغالتحصیلی، بلافاصله بتوانند در صحنه واقعی عمل کنند؛ نه اینکه فقط مدرک بگیرند و حقوقشان افزایش یابد.»
در ضلع دوم این مثلث، فناوری و ابزارهای نوین قرار دارد. به باور او، روابط عمومیهایی که از یادگیری دست بکشند، پیر میشوند. «امروز فناوریهایی مانند هوش مصنوعی میتوانند ابزار نیرومندی برای تحلیل مخاطب، طراحی پیام و ارتباط اثربخش باشند، به شرط آنکه روابط عمومیها از آن استقبال و استفاده کنند.»
او بر اهمیت «یادگیری مداوم» بهعنوان شرط بقاء در دنیای ارتباطات تأکید کرد و گفت: «هر روابط عمومی که از فناوریها عقب بماند، محکوم به حذف شدن است.»
اما ضلع سوم، از نگاه کاظمیدینان، مهمترین است: «اعتمادسازی». او گفت: «روابط عمومیها باید شفاف، صادقانه و مستمر با مردم ارتباط برقرار کنند. اگر اخبار درست و واقعی منتشر شود، مخاطب به سازمان اعتماد میکند و این اعتماد منجر به مشروعیت و همراهی میشود.»
در بخش دیگری از گفتوگو، کاظمیدینان به نقد ساختارهای کلان پرداخت و تصریح کرد: «در بسیاری از اسناد بالادستی، جایگاه روابط عمومی یا دیده نشده یا تنها به شکل غیرمستقیم اشاره شده است. اگر سیاستگذاران واقعا به تأثیر روابط عمومی واقف باشند، باید این جایگاه را در راس سازمانها و در قلب تصمیمسازی قرار دهند.»
او تجربهاش از دهه ۶۰ را یادآور شد؛ زمانی که در قطعنامهای خواسته شد روابط عمومیها مستقیماً زیر نظر بالاترین مقام سازمان فعالیت کنند. اما اکنون، به گفته او، بسیاری از روابط عمومیها تحت نظر مدیران میانی قرار گرفتهاند و این «نابجایی» آسیبزاست: «اگر مدیر روابط عمومی نتواند مستقیم با رئیس سازمان در ارتباط باشد، پیامها تحریف میشود، تصمیمها خطا میرود، و بحران شکل میگیرد.»
کاظمیدینان همچنین بر تدوین «سند ملی روابط عمومی» تأکید کرد؛ سندی که استانداردهای حرفهای این شغل را تعیین و الزامآور کند. به باور او، «روابط عمومی باید دارای صلاحیت حرفهای باشد؛ همانطور که پزشکان، مهندسان و وکلا نیازمند تأیید از نهادهای صنفیاند، روابط عمومیها نیز باید با تأیید یک جامعه تخصصی وارد میدان شوند.»
او پیشنهاد داد «جامعه روابط عمومی» بهعنوان یک نهاد مرجع تشکیل شود تا به شکل قانونی، آموزش، نظارت، و صلاحیتبخشی را در این حوزه برعهده گیرد.
کاظمیدینان در ادامه، عملکرد انجمنهای تخصصی فعلی را نیز به نقد کشید: «فلسفه تشکیل انجمن روابط عمومی این نیست که فقط محفلی برای دید و بازدید باشد. انجمن باید صدای روابط عمومیها نزد مدیران باشد، دفاع کند، آموزش دهد، و جریان آگاهی در جامعه بسازد.»
او خواهان آن شد که انجمنها با افراد باتجربه، پرانگیزه و مسئول شکل بگیرند؛ افرادی که دغدغه توسعه دارند، نه تنها گرفتن عنوان یا صندلی.
در پایان، این استاد ارتباطات، درباره ویژگیهای روابط عمومی مطلوب، تصویری جامع ارائه کرد: «روابط عمومی باید مردمی باشد، با مخاطب صادقانه سخن بگوید، تسهیلگر باشد، شفاف باشد، نگاه سیستمی داشته باشد و توان شنیدن و تحلیل افکار عمومی را دارا باشد. روابط عمومی باید چشم بینای سازمان، زبان گویای آن، و مغز متفکر مدیریت باشد. از اخلاق، آزادی بیان، و دموکراسی در سازمان دفاع کند. اگر چنین شود، نهتنها روابط عمومیها حرفهای میشوند، بلکه اعتماد عمومی نیز ترمیم خواهد شد.»
او در پایان گفتگو با ارتباط گر رسانه روابط عمومی ایران، با لحنی امیدوارانه گفت: «آرزو میکنم روابط عمومیهایی بر سر کار باشند که عاشق این حوزه باشند؛ چون روابط عمومی بدون عشق، صرفاً یک شغل خواهد بود. ولی اگر عاشقانه کار کنند، میتوانند شیرینی روابط را به جامعه بچشانند.»
این گفتوگو در چارچوب پروندهی ویژه با موضوع «آسیبشناسی روابط عمومی ایران» انجام میشود و دیگر گفتگوها بهصورت تدریجی در رسانهی «ارتباطگر» منتشر خواهد شد. هدف از این پرونده، بررسی چالشها و فرصتهای روابط عمومی در سطح کشور است که در نهایت نتایج کامل آن پس از جمعآوری و تحلیل نظر استادان و متخصصان، در قالب یک کتاب منتشر خواهد شد.
ارسال پاسخ